محمد کاسبی (متولد ۱۳۳۰ در تهران) هنرمند ایرانی می باشد
نام و نام خانوادگی | محمد کاسبی |
تولد | ۴ خرداد ۱۳۳۰ – تهران |
زمینه پرکاری | هنرمند |
والدین | مراد کاسبی |
ملیت | ایران |
همسر | زهرا اردستانی |
محمد کاسبی، شنبه ۴ خرداد ۱۳۳۰ شمسی در کوچه آبشار خیابان ری تهران زاده شد، زمان کودکی، نوجوانی و جوانی خود را در محله نازیتوسعهیافته تهران گذراند و تحصیلی خود را در دبستان رازی، دبیرستان الهی، پیروز، و رستاخیز به اتمام رساند.
محمد کاسبی (متولد ۱۳۳۰ در تهران) هنرمند ایرانی می باشد.
زندگینامه محمد کاسبی
محمد کاسبی، شنبه ۴ خرداد ۱۳۳۰ شمسی در کوچه آبشار خیابان ری تهران زاده شد، زمان کودکی، نوجوانی و جوانی خود را در محله نازیتوسعهیافته تهران گذراند و تحصیلی خود را در دبستان رازی، دبیرستان الهی، پیروز، و رستاخیز به اتمام رساند و مدرک دیپلم را در سال ۱۳۵۰ اخذ کرد.
محمد کاسبی از سیزده سالگی در کاخ جنوبی جوانان در صحنه راه آهن با گروه تئاتر پرکاری تئاتر تقریباً نیمه شغلای خود را ابتدا کرد و از سال ۱۳۵۰ همکاری و بازیگری در اداره تئاتر تهران را آغاز نمود.
او در کنکور سال ۱۳۵۰ شرکت کرد و در گرایش پزشکی قبول شد اما به سمت علاقه به تحصیل تئاتر در دانشکده هنرهای زیبا، از پزشکی صرف نظر کرده و در سال ۱۳۵۱ به سربازی رفت.
در سال ۱۳۵۳ پس از برگشتن از سربازی دوباره در کنکور شرکت کرد و در گرایش بازیگری و کارگردانی سینما و تئاتر قبول شد و به دانشکده هنرهای دراماتیک راه یافت.
محمد کاسبی پیش از تحصیل و در حین آن در دانشکده دراماتیک به دوبلوری پرداخت. او در زمان دانشکده نمایشنامههای زیادی از جمله «یک نمایش طولانی» به کارگردانی جعفر والی، نمایش «مدا» به کارگردانی منیژه معامدی، نمایش «مهتابی برای محرومین» به کارگردانی شهناز جابری متولد، نمایشنامه «مترسکها در شب»، «کارول»، «مسافران»، «در مه بخوان»، «بهترین بابای دنیا»، «عنکبوت» و… را بازی کرد. محمد کاسبی سال آخر دانشکده هنرهای دراماتیک بود که انقلاب به پیروزی رسید، با پیروزی انقلاب او به مدت ۲ سال مسئول واحد نمایش رادیو بود و همزمان گویندگی در رادیو را نیز انجام میداد.
بعد از انقلاب اولین نمایشنامهای که به روی صحنه تئاتر رفت کار گروه دانشجویان دانشکده دراماتیک بود که محمد کاسبی نیز عضو این گروه بوده و در آن ایفای نقش داشتن کرده می باشد، این نمایشنامه در فروردین ۱۳۵۸ در تئاتر شهر به روی صحنه تئاتر رفته و نام این تئاتر «نهضت حروفیه» به نویسندگی شهید حسین قشقایی و کارگردانی داوود دانشور بود.
محمد کاسبی در اوایل سال ۱۳۵۸ با چندی از دوستان حوزه اندیشه و هنر اسلامی را پایهگذاری کرد که بعدها نام این موقعیت به «حوزه هنری» تحول نمود، او همچنین مرکز هنرهای نمایشی وزارت ارشاد را نیز بنیانگذاری کرد. از اواسط سال ۱۳۶۰ کار دوبله، مدیریت واحدِ نمایش رادیو و مسئولیت مرکز هنرهای نمایشی همه را رها کرد و پایان وقت و تمرکز خود را معطوف به حوزه هنری و ابتدا فیلم سازی برای حوزه کرد، اولین کار در حوزه هنری فیلم توبه نصوح بود.
محمد کاسبی چندین نمایشنامه هم جمله می باشد که از جمله نمایشنامههای چاپ شده نمایشنامه «زالو» و «بایگانی» را میتوان نام برد، نمایشنامه بایگانی علاوه بر اینکه به کارگردانی او به روی صحنه تئاتر شهر رفت در پنجمین جشنواره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس لوح سرنوشت این جشنواره را نیز به دست آورد. او علاوه بر تمامی مسئولیتها چندین فیلمنامه جمله و کارگردانی کرده می باشد مثل فیلم نامه «شنا در زمستان» که از جشنواره آموزگار لوح سرنوشت را دریافت کرده می باشد و هم چنین فیلم «شته ها» و «قاصد» و چندین فیلمنامه دیگر هم جمله می باشد که به تایید وزارت ارشاد رسیده و این فیلمنامهها در اختیار بنیاد سینمایی فارابی و اداره کل سینمای تجربی وزارت ارشاد قرار گرفته می باشد، نام این فیلم نامهها «راز سهراب» و فیلم نامه «منزل» میباشد. او برخی دیگر فیلم نامه جمله می باشد که هرگز آنها را ارائه ننمود.
محمد کاسبی در کنار بازیگری در حوزه هنری به پرکاریهای دیگری نیز مشغول بود.[۱]
محمد کاسبی از سیزده سالگی با گروه تئاتر پرکاری نیمه شغلای خود را ابتدا کرد
گفتگو با محمد کاسبی
– دیگر از محمد کاسبی در سینما و تلویزیون خبری نیست. دلیل این موضوع را چه میدانید؟
محمد کاسبی: من در طول یک سال قبل هیچ پیشنهادی در زمینه سینما و تلویزیون نداشتم به همین خاطر در این مدت پرکار نبودم. البته من نباید دلیل این موضوع را بگویم، بلکه شما باید این سوال را از افرادی بپرسید که در این زمینه مسئولیت دارند و از آنها بخواهید که دلیل کم کار شدن من را توضیح دهند.
اکنون احتمالا عدهای بگویند که در سینما باند و باندبازی می باشد ولی به نظر من این حرفها ارزشی ندارد بلکه مهم این می باشد که افرادی همانند من با این تجربیات و توان بالا برای انجام کار، هر روز از دست میروند و بعد از مدتی نیز از ذهنها فراموش میشوند.
البته من میخواهم از مسئولین این حوزه بپرسم، آقای مسئول، شمایی که در این حوزه مسئولیت و قدرت دارید آیا اصلا متوجه این موضوع هستی که چه افرادی به خاطر سومدیریتهای شما مورد آزار قرار گرفتهاند؟ پس چگونه میخواهی در مقابل خدا پاسخگو باشید؟
درضمن من باید نقش داشتنهایی را قبول کنم که بعد از اینکه در آنها بازی کردم بتوانم در مقابل دیگران از آن نقش داشتن دفاع کنم. بنابراین باید شکیبایی کنم تا زمانی که یک کار خوب به من پیشنهاد شود. البته بعضی از دوستانم میگویند: «محمدجان این چه کاری می باشد که تو میکنی؟ همین نقش داشتنهایی که تو آنها را رد میکنی ما قبول میکنیم و پول آن را هم میگیریم و حال میکنیم! کسی هم در این مملکت نه با ما میگوید که چرا رفتی و این نقش داشتن را قبول کردی؟ و نه تو را تشویق میکنند که چرا نرفتی و نقش داشتن را رد کردی! پس نباید خودت را آزردن کنی.» ولی من درجواب آنها میگویم که من برای اینگونه زندگی گرفتن، هدفی دارم و معتقدم که لحظه به لحظه زندگی من توصیف دارد.
-شما اگر در سینما مسئولیت داشتید، برای هنرمندان چه کار میکردید که اینگونه اتفاقات و آزارها پیش نیاید؟
محمد کاسبی: در یکی از دورانهای اخیر، فردی به پیجویی من آمد و گفت: «وزیر تو را برای معاونت سینمایی وزارت ارشاد انتخاب کرده می باشد.» من در جواب او گفتم که به ایشان بگو: من نمیآیم، نه اینکه دوست نداشته باشم به شما کمک کنم بلکه حس میکنم در اجرای این مسئولیت ناتوانم. البته نه اینکه من در سمتهای مدیریتی زمینهای نداشته باشم، همچنان که من از بنیانگذاران حوزه هنری و مرکز هنرهای نمایشی وزارت ارشاد بودم و سرگذشت پرکاریهای مدیریتی زیادی در زمینه سینما و تئاتر دارم ولی من حس کردم نه من توان حضور در این مسئولیت را دارم و نه آن فردی که پیشنهاد وزارت ارشاد به او شده بود، در قد و قواره قبول این مسئولیت بود.
من سعی کردم هرکاری را که حس میکنم توان انجام آن را ندارم، قبول نکنم. اما عدهای از افراد را میبینم که احتمالا یک صدم توان من را نداشته باشند و با پذیرفتن چنین مسئولیتهایی ضربه سنگینی به این حوزه میزنند و بعد از آن هم با خیال آسوده از پشت یک میز مدیریت به پشت میز مدیریت بعدی میروند.
بنابراین زمانی که شما میپرسید اگر در سینما مسئولیت داشتید، برای هنرمندان چه کار میکردید، من در جواب میگویم که من اصلا مسئولیتی را قبول نمیکنم که خارج از توانم باشد و بعد از آن بخواهم برای آن پاسخگو باشم.
-آسوده از پایان این گفتوگوها اگر بخواهید یکی از نقش داشتنهایتان را به عنوان نقش داشتن محبوب خود انتخاب کنید، به پیجویی کدامیک میروید؟
محمد کاسبی: من تا به حال در حدود ۷۰ تاثیر حضور داشتم و اندیشه میکنم بهترین بازی عمرم را در فیلم «مرگ دیگری» داشتم که دومین بازی من در جلوی دوربین بود. البته حضورم در فیلم سینمایی «بایکوت» را با اینکه کوتاه بود ولی آن نقش داشتن دوست داشتم. علاوه بر آن فیلمهای «پدر»، «بحران» و «زنگها» را هم از جمله کارهایم بودم که دوست داشتم.
در کارهای تلویزیونی هم سریالهای «صاحبدلان» و «مریم مقدس» را خیلی دوست داشتم که بازی جانانهای در آنها داشتم. البته احتمالا سریالهایی مثل «خوش رکاب» در ذهن شما بیشتر باقی مانده باشد ولی من آثار متعددی در پرونده کاریم دارم که همه آنها را دوست دارم.
محمد کاسبی، از سال ۱۳۵۰ همکاری و بازیگری در اداره تئاتر تهران را آغاز نمود
-شما از جمله افرادی بودید که بازیگری را با تئاتر آغاز کردید، پس چرا بعد از مدتی دیگر در این زمینه حضور چندانی نداشتید؟
محمد کاسبی: من از سن ۱۳ سالگی کار تئاتر را ابتدا کردم و در زمان قبل از انقلاب نیز تئاتر کار میکردم و بعد از پیروزی انقلاب اولین نفری بودم که مسئول بخش نمایش رادیو شدم. اما مسائلی پیش آمد که من را به عنوان یک هنرمند به حیطه مسئولیت پذیری کشاند. البته بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اولین تئاتری که به روی صحنه رفت، نمایشی بود به نام «نهضت حروفیه» که ما آن را چهل شب ایفا کردیم.
اما بعد از آن من داخل مسئولیتهای مختلفی از شوراهای ارشاد گرفته تا رادیو و مرکز هنرهای نمایشی شدم. در کنار آن نیز مدتی در حوزه هنری مسئول واحد تئاتر بودم و در کنار بازیگری، چندین نمایشنامه نوشتم که برخی از آنها در همان زمان منتشر شد. حتی چند پاداش در زمینه نمایشنامهنویسی گرفتهام ولی بازهم به دلیل مشغله کاری نتوانستم بیشتر از این در زمینه تئاتر پرکاری کنم.
-آیا از آن زمان و روزهای فعالیتتان در زمینه تئاتر خاطرهای دارید که بخواهید برای مخاطبین بگویید؟
محمد کاسبی: سالها پیش زمانی که آقای حسین پاکدل رئیس تئاترشهر بود، من به عنوان مشاور ایشان پرکاری میکردم. در همان زمان من نمایشی را آماده کردم که به روی صحنه ببرم ولی رئیس مرکز هنرهای نمایشی در آن زمانه فردی بود که اخیراً شنیدم که در انگلستان زندگی میکند و با محتوای این نمایش مشکل داشت و میخواست آن را جمع کند. من در آن زمانه دیدم که این افراد ا اندیشههای من مشکل دارند. در عملکرد تصمیم گرفتم که اندیشههایم را برای خودم نگه دارم، کارگردانی را کنار بگذارم به پیجویی بازیگری بروم!
فیلم شناسی محمد کاسبی
سینمایی
* رفقای خوب (۱۳۹۴)
* آسمان هشتم (۱۳۸۹)
* بدون اجازه (۱۳۸۹)
* نطفه شوم (۱۳۸۷)
* نفوذی (۱۳۸۷)
* دیوار (۱۳۸۶)
* نیما یوشیج (۱۳۸۵)
* عروسک فرنگی (۱۳۸۴)
* عزیزم من کوک نیستم (۱۳۸۰)
* مریم مقدس (۱۳۷۹)
* دنیای وارونه (۱۳۷۶)
* کمین (۱۳۷۵)
* برادههای خورشید (۱۳۷۴)
* پدر (۱۳۷۴)
* دایره سرخ (۱۳۷۴)
* ماه و خورشید (۱۳۷۴)
* حمله به اچ۳ (۱۳۷۳)
* پناهنده (۱۳۷۲)
* همسفر (۱۳۷۲)
* بدوک (۱۳۷۰)
* بحران (۱۳۶۶)
* بایکوت (۱۳۶۴)
* زنگها (۱۳۶۴)
* استعاذه (۱۳۶۲)
* دو چشم بیسو (۱۳۶۲)
* توبه نصوح (۱۳۶۱)
* مرگ دیگری (۱۳۶۱)
تلویزیونی
* تا صبح به کارگردانی مجید جوانمرد و محمد علی آهنگر ۱۳۸۵
* خوشرکاب به کارگردانی علی شاه حاتمی
* خوش غیرت به کارگردانی علی شاه حاتمی
* یاور به کارگردانی علی شاه حاتمی
* صاحبدلان به کارگردانی محمدحسین لطیفی
* رعنا به کارگردانی سید داود میرباقری ۱۳۶۷–۱۳۶۹
* سه در چهار به کارگردانی مجید صالحی
* زن بابا به کارگردانی سعید آقاخانی نوروز ۱۳۸۹
* خوشنشینها به کارگردانی سعید آقاخانی ۱۳۸۹
* سه دونگ، سه دونگ به کارگردانی شاهد احمدلو ۱۳۹۰
* فراموشی به کارگردانی مهدی سلطانی نوروز ۱۳۹۱
* خوب بد زشت (۱۳۹۳)
* حانیه [۱۳۹]کاری از «سیدجلال دهقانی اشکذری»
* لطفاً دور نزنیم (۱۳۸۸)
به عنوان کارگردان
* شنا در زمستان (۱۳۶۸)
* قاصد (۱۳۶۶)
تصاویر محمد کاسبی
محمد کاسبی
تصاویر محمد کاسبی
تصویر محمد کاسبی