جمله های زیبا و عاشقانه, جمله های خواندنی
مهانداس کارامچاند گاندی (متولد: ۲ اکتبر ۱۸۶۹ – رحلت: ۳۰ ژانویه ۱۹۴۸) رهبر سیاسی و معنوی هندیها بود که ملت هند را در راه آزادی از استعمار امپراتوری بریتانیا رهبری کرد. او در طول زندگیش استفاده از هر نوع ترور و خشونت برای آمدن به مقاصد را رد میکرد.
گاندی خطاب به همسرش:
خوبِ من ، هنر در دوری هاست …
زیاد نزدیک به هم می سوزیم و زیاد دور از هم یخ می زنیم .
تو ، نباید آنکسی باشی که من میخواهم ، و من نباید آنکسی باشم که تو میخواهی .
کسی که تو از من می خواهی بسازی یا کمبودهایت هستند یا آرزوهایت .
من باید بهترین خودم باشم برای تو و تو باید بهترین خودت باشی و بشوی برای من ….
خوب ِ من ، هنرٍِِ عشق در پیوند فرق هاست و معجزه اش نادیده گرفتن کمبودها . . .
زندگی ست دیگر…
همیشه که همه رنگهایش جور نیست ،
همه سازهایش کوک نیست ،
باید یاد گرفت با هر سازش رقصید ،
حتی با ناکوک ترین ناکوکش،
اصلا رنگ و رقص و ساز و کوکش را فراموش کن،
حواست باشد به این روزهایی که دیگر برنمی گردد،
به مجال هایی که مثل باد می آیند و می روند و همیشگی نیستند ،
به این سالها که به سرعت برق گذشتند،
به جوانی که رفت،
میانسالی که می رود،
حواست باشد به کوتاهی زندگی،
به زمستانی که رفت ،
بهاری که دارد پایان می شود کم کم،
ریز ریز،
آرام آرام،
نم نمک…
زندگی به همین راحتی می گذرد.
ابرهای آسمان زندگی گاهی می بارد گاهی هم صاف هست،
بدون ابر بدون بارندگی.
هر جور که باشی..